مصاحبه ای باسعید معروف
در مسابقههای مقدماتی المپیك پكن و avc كاپ به عنوان بهترین پاسور انتخاب شدم، اما در مسابقههای جام ملتها وقتی بهترین پاسور را معرفی كردند خیلی ناامید شدم چون انصافا در آن مسابقهها خوب كار كرده بودم و حقم بود كه كاپ بگیرم اما در اوج ناباوری من را به عنوان ارزشمندترین بازیكن معرفی كردند واقعا هیجان زده شده بودم. فكر میكنم این كاپ بهترین و موثرترین پاداشی بود كه میشد به آن همه تلاش داد.
فكر میكنید معیار كمیته برگزاری مسابقهها از این انتخاب چه بود؟
دقیقا نمیدانم، اما فكر میكنم این كاپ متعلق به بازیكنانی است كه در امتیاز آوری تیمشان نقش مهمی ایفا میكنند.
مربیان تیمهای مختلف در سوپر لیگ والیبال معتقدند سعید معروف، پاسور خوش فكری است و برای شكست دادن تیم سایپا اول باید شما را مهار كنند؟
ببینید خوشفكری در والیبال بخصوص در پست پاسور یك اصل است. من اعتقاد دارم تمام پاسورهایی كه در سوپر لیگ توپ میزنند خوشفكر هستند واگر اغراق نباشد باید بگویم اصلا یك والیبالیست حرفهای در وهله اول باید باهوش باشد، چراكه هوش بالا، بازیخوانی و خوشفكری در والیبال حرف اول را میزند. والیبال ورزش قدرتی نیست كه به صرف داشتن زور بازو بتوان در آن موفق بود.
سالی كه با پیكان به مسابقههای قهرمانی آسیا رفتید یكی از خبرگزاریها روی خروجی خود نوشت «سعید معروف بزرگترین صید پیكان.» خب بعد از موفقیت این تیم، همه پیشبینی میكردند پس از بازگشت به عضویت پیكان در خواهید آمد، اما اینطور نشد.
در این خصوص هم رایزنیهایی انجام شد، اما 2 باشگاه به تفاهم نرسیدند. به هر حال من آن زمان با سایپا قرارداد داشتم و مسوولان این تیم باید اجازه نامه ام را صادر میكردند. از طرفی مبلغ پیشنهادی از طرف تیم پیكان هم آنقدری نبود كه بخواهم برایش به آب وآتش بزنم.
پاسور، یكی از سختترین پستهای والیبال است. چرا این پست را انتخاب كردید؟
از زمانی كه در رده آموزشگاهی توپ میزدم، پست پاسوری را انتخاب كردم. البته آن زمان یكی از مهمترین دلایلم شرایط جسمانی ام بود. من زیاد قد بلند نبودم و از طرفی قدرت بدنی آنچنانی هم نداشتم. پس پاسوری بهترین پستی بود كه میتوانست من را به آرزویم یعنی والیبالیست شدن برساند؛ البته این را هم بگویم پست پاسوری به نوعی در فامیل ما ارثی است. داییهایم پاسور هستند. یكیشان وحید سید عباسی در حال حاضر پاسور تیم برق كرمان است.
فرید صائبی اعلام كرده كه امسال سایپا یكی از كاندیداهای كسب عنوان قهرمانی پیكارهای سوپر لیگ است. چقدر با او موافقید؟
99 درصد موافقم.
و آن یك درصد به كجا بر میگردد؟
به شرایط تیمها، البته این را بگویم تیمهای سوپر لیگی واقعا زورشان به سایپا نمیرسد؛ چراكه امسال تیم ما خیلی خوب یارگیری كرده، اما در پلیآف هیچ چیز را نمیتوان پیشبینی كرد. ممكن است تیمی كه در صدر جدول لیگ بوده در پلی آف ببازد و چهارم شود.
البته درخصوص رقیب دیرینهتان پیكان هم بسیاری اعتقاد دارند این تیم با رفتن كارخانه دیگر آن پیكان سابق نیست و حالا باید از كالهترسید؟
ببینید پیكان یكی از تیمهای قدیمی و اصیل والیبال است و مهرههای خوبی دارد. درست است كه كارخانه از این تیم رفته، ولی پیكان بنیه وپایه قوی دارد كه به نظر من میتواند برای هر حریفی دردسر ساز شود. از طرفی من منكر قدرت تیم كاله نیستم به هر حال این تیم اكنون از تیمهای صدر جدول است و یكی از بختهای قهرمانی به حساب میآید، اما همانطور كه گفتم این پلی آف است كه تیم قهرمان را تعیین میكند.
پارك را كه از یاد نبردید؟
نه. 6 ماه سرمربیام در تیم ملی بود.
اعلام كرده كه تیم ملی والیبال ایران بهترین پاسور آسیا را به خدمت گرفته است؟
بله. خودم هم از این اظهار نظر پارك متعجب شدم، چرا كه وی در مدت حضورش در ایران رابطه خوبی با من نداشت، اما در سفری كه با تیم سایپا به كره جنوبی داشتم حسابی من را تحویل گرفت و علی رغم اینكه در مقابل تیمش بازی را واگذار كردیم، این اظهار نظر را كرده بود كه برایم بسیار جالب بود.
شاید این اظهار نظر به این دلیل بوده كه حدود 17 سال بود كه كره جنوبی، ژاپن و چین كاپهای پاسوری را قبضه كرده بودند و شما توانستی این طلسم را بشكنید.
بله درست است. به هر حال زمانی این پست فقط در خدمت این 3 كشور بود.
چرا همیشه والیبال ما در سطح پایه موفقتر از سطوح دیگر بخصوص بزرگسال عمل كرده است؟
من فكر میكنم دیگر این قضیه كمرنگ شده، چراكه بتازگی مطلع شدم فدراسیون والیبال ژاپن یك كمیته حقیقت یاب تشكیل داده كه به ایران سفر كنند وعلت جهش یكباره والیبال كشورمان را در 2 سال اخیر جویا شوند؛ جهشی كه به اعتقاد آنها از 20درصد، طی 2 سال به 80 درصد رسیده است، خب این یعنی معجزه و جامعه ورزش كشور باید به این قضیه افتخار كند. روزگاری وقتی تیمهای ما مقابل كره و ژاپن به میدان میرفتند ازترس زانوهایشان میلرزید، اما حالا ما این تیمها را مغلوب میكنیم و هیچترسی هم از رویارویی با آنها نداریم.
اما بیشتر اوقات ما شاهدیم كه مثلا فلان بازیكن در رده جوانان میدرخشد، اما به محض ورود به رده بزرگسالان یكباره افول میكند؟
خب این مساله جداگانهای است و برمیگردد به اینكه متاسفانه در كشور ما فاصله بین تیمهای ملی بسیار كم است. هر بازیكنی كه در رده جوانان خوب عمل میكند سال بعد به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت میشود، خب حالا باید پرسید كه این جوان آیا تجربه لازم برای حضور در مقابل باتجربههای دنیا را دارد؟ مطمئنا خیر، من چند سال پیش در تیم ملی جوانان برزیل یك بازیكن دیدم كه واقعا حرفهای و فوقالعاده كار میكرد، با وجود اینكه دیگر سنش به رده جوانان نمیخورد، اما هنوز من وی را در رده بزرگسالان ندیدهام.
چرا؟
برای اینكه رفته دنبال كسب تجربه، باید آنقدر تجربه كسب كند تا بهعنوان یك بازیكن تمام عیار وارد تیم ملی بزرگسالان شود، متاسفانه والیبالیستهای ما وجه تمایز رده سنی جوانان و بزرگسالان را تنها در سن میدانند. در حالی كه یكی از مهمترین وجه تمایز آنها تجربه است و این تجربه را تنها میتوان در مرحله میانی این دو رده پیدا كرد كه متاسفانه این رده در ایران وجود ندارد.
یكی از بزرگترین نقاط ضعف تیمهای والیبال ما چه در سطح ملی وچه در سطح باشگاهی دریافت است،همانطور كه میدانید دریافت به عنوان آغازگر حمله از اهمیت بالایی برخوردار است اما به نظر میرسد در كشور ما اهمیت چندانی به آن داده نمیشود.
بله، این هم یك نوع ضعف تكنیك است. البته ما در كشور ساعد گیرهای خوبی داریم، اما باید به این موضوع هم توجه كرد كه سرویسها پیشرفت زیادی كرده، آنقدر مرگبار شده كه حتی 2 ساعدگیر هم پاسخگو نیست، ما 3 سال پیش با تیم صنام تنها با 2 ساعدگیر قهرمان شدیم، اما حالا دیگر نمیشود. دریافت بسیار سخت شده، مخصوصا در مقابل تیمهایی نظیر برزیل، كوبا و لهستان، این تیمها آنقدر سرویس را مرگبار میزنند كه دریافت كننده باید شجاعت به خرج دهد تا زیر توپ برود، این نشان میدهد كه تیم ما حالا حالاها باید روی دریافتهای خود كار كند و به عنوان یك مهارت سخت به آن نگاه كند.
آقای معروف شما چند ساله هستید؟
24 ساله.
24 سال واقعی؟
بله، خوشبختانه من شناسنامهام را اسیر صغر سن نكردهام.
اما صغر سن در والیبال امری معمول است.
بود، الان دیگر به این شكل نیست، اكثر ملی پوشان با سن واقعی خودشان وارد زمین میشوند، حتی من باخبر شدم كه در اردوی تیم ملی جوانان اگر كسی حتی یك ماه اضافه داشته باشد به اردو راهش نمیدهند.
البته این موضوع تنها مختص والیبال كشورمان نیست والیبال دنیا هم اسیر آن است.
كاملا درست است، در مسابقههای جوانان جهان، سرعت سرویسهای یكی از بازیكنان برزیل به 120 كیلومتر در ساعت میرسید، خب این از توان یك جوان خارج است و مشخص است كه این بازیكن صغر سن گرفته.
بدترین شكستی كه تا به حال متحمل شدید؟
بازی با آرژانتین، هیچوقت فراموش نمیكنم یك گیم را بردیم و گیم دوم را باختیم، در گیم سوم 25 بر 9 مغلوب آرژانتینیها شدیم، اصلا باورم نمیشد، احساس كردم به یكباره تمام مهارتهایم زیر سوال رفت.
و اما شیرینترین برد؟
پوئن آخر بازی با كره جنوبی در AVC كاپ.
توضیح بیشتری میدهید؟
توپ را دوپرشه بلند كردم وموسوی هم با تمام قدرت توپ را به زمین حریف دوخت، تازه بعد از آن هم آنقدر قدرت توپ زیاد بود كه درون تماشاچیان رفت، آقای معدنی هنوز آن توپ را به عنوان یادگاری نگه داشته.
فكر میكنید والیبال ما آنقدر حرفهای شده كه بگوییم مثلا تا چند سال دیگر جزو سه تیم برتر دنیا خواهیم بود؟
(كمی به فكر فرو میرود)، خب 3 تیم اول دنیا كار سختی است. چون راهی كه یك كشور مانند برزیل در طول 30 سال به آن رسیده را ما نمیتوانیم یك شبه طی كنیم؛ ولی با گذشت زمان كم كم میتوانیم رنكینگ خودمان را بهبود ببخشیم. مثلا میانگین سنی ما در تیم ملی بزرگسالان 24 سال است. اگر به این تیم بها داده شود و تا 8 سال دیگر حفظ شود، هیچ چیز از آن بعید نیست؛ حتی 3 تیم اول دنیا، اما به شرطی كه با شركت در تورنمنتهای مختلف تیم را آبدیده كنند.
فكر نمیكنید تا 8 سال دیگر تیم ملی پیر میشود؟
خیر، آمریكا در حالی كه تمام بازیكنانش بالای 30 سال سن داشتند قهرمان المپیك پكن شد، خب این نشان میدهد كه ما هم میتوانیم، بدون اغراق میگویم همین حالا هم تیمهای اروپایی با خوش اقبالی در مقابل تیم ما پیروز میشوند. حالا فكر كنید این تیم 8 سال تجربه و قدرت هم كسب كند، آنوقت تمام تیمها به عنوان یك تیم خوب و حرفهای روی آن حساب باز میكنند.
والیبال دنیا روز به روز به سمت سرعتی شدن پیش میرود، حالا در این بین والیبال ما از میان سرعت و قدرت كدام را انتخاب كرده؟
تلفیقی از قدرت و سرعت، البته نسبت آنها 60 به 40 به نفع سرعت است، سرعتی بودن كار دفاعهای بلند را سخت میكند، اما من به عنوان یك پاسور سرعت را بیشتر میپسندم. خوشبختانه بلندزنهای ما هم دیگر سرعتی شدهاند، یعنی با همان قدرت ضربه را سرعتی میزنند، اسم قدرتی بودن روی آنهاست اما در واقع سرعتی میزنند. خب این یعنی حرفهای به تمام معنا.
در حال حاضر قدرت اول والیبال دنیا كدام كشور است؟
برزیل، از سال 2001 در تمام مسابقهها به جز المپیك پكن، قهرمان شدهاند.
فكر میكنید چه چیز باعث شده كه این كشور در والیبال سردمدار باشد؟
والیبال بعد از فوتبال ورزش دوم برزیل است. این كشور والیبالیستهای زیادی دارد كه در دنیا بسیار معروفند، باور كنید انگار روی پیشانی اینها نوشته قهرمانی، هر دفعه كه وارد مسابقههای میشوند چنان برای مقام قهرمانی تلاش میكنند انگار تا به حال قهرمان نشدهاند و آنقدر برای گرفتن كاپ عطش دارند كه آدم احساس میكند كه اینها تا به حال كاپ قهرمانی ندیدهاند. همیشه تشنه قهرمانی هستند و انگار هیچوقت هم اشباع نم
نظرات شما عزیزان: